پست ثابت
با روضه ی حسین نفس تازه میکنم
مسلم است كه هيچ پادشاهى و سلطان و اميرى نمى تواند به تنهايى و بدون سپاه و لشكر، كشورش را اداره كند و احتياج به نيرو دارد؛ هر چه لشكرش بيشتر و مجهزتر باشد قدرت آن كشور هم افزايش مى يابد. عمده همت يك سلطان ، آماده كردن لشكر منظم و مرتب است . شيطان هم از اين برنامه بيرون نيست و احتياجى به نيرو و لشكر دارد. وى با آن ، كار خود را شروع مى كند. سپاه و نيروى شيطان از چند طايفه تشكيل مى شود:
1. امام صادق عليه السلام فرمود: لشكر شيطان از تبار او پديد مى آيد كه همان شياطين هستند.(197)
2. لشكر شيطان : از پيروان او - اعم از فرزندانش و فرزندان آدم - تشكيل مى شود.(198)
3. از معصيت كاران پيروان او - اعم از معصيت كاران جن و انس - شكل مى گيرد.(199)
4. كسانى كه شيطان ، آنان را به بت پرستى فرا مى خواند و آنان در اين دعوت از او پيروى مى كنند.(200)
5. عبارت اند از هم نشينان شياطين ، آنان كه قرآن از ايشان به عنوان كسانى ياد مى كند كه از گمراهى دست بر نمى دارند، مگر آن گاه كه موجبات ورود آنها را به آتش دوزخ فراهم آورند.(201)
لشكريان مهم شيطان از دو گروه تشكيل مى شود: يكى زنان - بى ايمان و هرزه - و ديگرى غضب . در روايتى آمده :
ليس لابليس جند اشد من النساء و الغضب (202)؛
((حضرت رسول و امام صادق عليه السلام هر دو فرمودند: - ((لشكرى سخت تر از از زن ها و غضب ، براى شيطان نيست .))(203)
اما زن ها، خود آن ملعون مى گويد: زن هاى (بى ايمان ) نصف لشكر من است ، و آنها از براى من تيرى هستند كه به هر جا افكنم خطا نمى رود. با اين لشكر - زنان بى ايمان و فريبنده - شيطان به جنگ مردان با ايمان و با تقوا مى رود كه به قول خودش ، آنها تيرى هستند كه خطا نمى روند.
رواياتى از زبان شيطان ، درباره تعريف از زنان بى ايمان وارد شده كه : قابل توجه است . ما به بعضى از آنها اشاره مى كنيم :
در ملاقاتى كه حضرت يحيى عليه السلام با ابليس نمود، در ضمن سخنانى كه آن حضرت با آنان ملعون داشت ، مى پرسد: اى ملعون ! چه چيز بيشتر موجب خوش حالى و روشنى چشم تو مى گردد؟
عرض كرد: زنان (بى ايمان ) كه ايشان تله ها و دام هاى من اند. وقتى لعنت و نفرين هاى صالحان بر من جمع مى شود، نزد زن ها مى روم و از ايشان دل خوش مى گردم .
در حديث ديگرى آمده است : ابليس به خدمت حضرت يحيى عليه السلام عرض كرد: اى يحيى ! هيچ چيز مثل زنان كمر مرا محكم نمى كند و چشمم را روشن نمى گرداند. ايشان تله ها و دام هاى من اند و تيرى هستند كه به وسيله آنان خطا نخواهم كرد: پدر و مادرم به فداى ايشان باد.
سپس افزود: اگر آنان نبودند، من نمى توانستم پست ترين و بى عرضه ترين مردان را گمراه كنم ! چشم من به ايشان روشن است ، به واسطه ايشان به مرادم مى رسم ، به سبب آنها مردم دنيا را به پرتگاه مى برم . مهمترين وسيله اى كه شيطان جهت اغواى آدميان به كار مى برد، در درجه اول زنان - بى دين و شرور - و پس از آن پول است . از اين جهت گفته شده : زنان (بى تقوا) زاده شيطان اند.(204)
لذا حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم به مردم دنيا اخطار مى كند و مى فرمايد: از دنيا بترسيد و از زنان بپرهيزيد؛ زيرا شيطان مانند ديده بان لشكر در كمين است و هيچ يك از دام هاى او براى شكار مردان پرهيز كار مانند زنان ، مورد اطمينان نيست .(205)
او كوشش مى كند كه حتى پيامبران الهى را به وسيله زنان به دست آورد و نابود كند.
حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: خدا هيچ پيغمبرى از گذشتگان را مبعوث نگردانيد مگر آن كه شيطان ، اميد داشت كه او را به دام زنان اندازد و هلاكشان سازد. و فرمود: من آن قدر كه از زنان مى ترسم از هيچ چيز هراس ندارم .
و نيز فرمود: اى مردم ! از زنان بپرهيزيد. اول فتنه در بنى اسرائيل به واسطه زنان بود.
مثل فتنه زليخا براى يوسف عليه السلام .
| عزيزان را كند كيد زنان خوار |
| به كيد زن مبادا كس گرفتار |
اين رانده شده از دستگاه خدا در تعريف زن ها مى گويد: زنان محرم اسرار من و در حاجات و مشكلات دنيا فرستاده من اند. آن بد عاقبت ، بيشتر فتنه و گناه را به وسيله زنان انجام مى دهد، مردان را به وسيله زنان در دام خود مى گيرد.
شيطان در يكى از ديدارهايى كه با حضرت موسى عليه السلام داشت و به آن حضرت پند مى داد، عرض كرد: اى موسى ! هيچ وقت با زنى كه بر تو حلال نيست در جاى خلوتى قرار نگير؛ زيرا هر مردى كه با زن بيگانه در خلوت باشد، من نفر سوم آنها خواهم شد - آن قدر وسوسه مى كنم - تا آنها را به فتنه اندازم .(206)
ولی این بلاگفا لعنتی نمیزاره مطالب روکپی کنم
من هم وقتش رو ندارم متن های طولانی رو بنویسم
لعنت به این بلاگفا که جواب ادمم نمیدن 
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری فارس، روز گذشته یکی از روزنامه های جدیدالتاسیس، گزارشی درباره فاطمه دانشور عضو اصلاح طلب شورای شهر تهران منتشر کرد که در آن مطلب مهمی درباره مسائل و مشکلات شهر و مردم تهران یا راهکارهای این خانم نماینده برای حل این مسائل به چشم نمی خورد و بخش عمده گزارش به زندگی شخصی و بویژه مانور ویژه بر ثروت و سبک زندگی اشرافی وی و خانواده اش اختصاص یافته بود.
شاید اگر این گزارش به فرد دیگری اختصاص داشت یا خانم دانشور عنوان نمایندگی مردم تهران در شورای شهر را یدک نمی کشید،حساسیت چندانی در جامعه برنمی انگیخت اما داشتن وکالت مردم بویژه در نظام جمهوری اسلامی که اساس آن بر عدالت و دوری مسئولین از تجمل گرایی و تاکید بر ساده زیستی است، ایجاب می کند تا یک مقام مسئول حداقل اگر مثل الگوهای انقلابی عمل نمی کند، حداقل «تجمل گرایی» خود را برای مردمی که به دلیل شرایط ویژه کشور امکان بهره گیری از امکانات رفاهی تجملاتی نظیر خانم دانشور را ندارند و همین چند هفته پیش بر سر موضوع «سبد کالا» ماجراها داشتند، به رخ نکشد.
رواج تجمل گرایی و کاخ نشینی برخی از مسئولان آسیبی است که بزرگان نظام باید به آن توجه داشته باشند و رسانه ای شدن این تفکر توسط خانم اصلاح طلب عضو شورای شهر تهران میتواند زنگ خطری برای دور شدن از آرمانها و رسالت انقلاب اسلامی باشد که در دهه چهارم انقلاب باید به آن توجه بیشتری کرد.
اینکه در جامعه تجمل گرایی و فخرفروشی جایگزین ارزشهایی چون ساده زیستی و درک طبقات زیرین جامعه شود آن هم از سوی منتخب مردمی که در میان شان کمتر از 5 درصد دارای چنین امکانات و زندگی هستند جای تامل است.
قطعاً دارایی و ثروت هر فردی که از راه مشروع بدان دست یافته مورد مذمت نبوده و مخالفتی به صورت عقلی با آن نیست ولی بیان علنی آن همراه با فخر فروشی امری تقبیح شده و مورد انتقاد است.
بخشی از گزارش روزنامه آسمان درباره خانم دانشور عضو اصلاح طلب شورای شهر تهران در ادامه آمده است:
« دانشور در تمامی روزهای ثبتنام، رقابت، تبلیغات و معارفه، فرزند چهارمش را باردار بود و به همین دلیلی پس از انجام وظیفه تشکیلاتی در رای به «محسن هاشمی» برای شهرداری تهران و انتقادهای شدید علیه راستگو، پنج جلسه غیبت داشت، ولی اکنون به صحن علنی برگشته است.
گروه چهار + 2
«اولی اسماش روژبن است. هفت سال دارد. بازیگوشی میکند. پسرهای دو سالهام شبیه هم نیستند. نوزادم هم که چهار ماه دارد و شیرخشک میخورد. مادر بودن برای این چهار تا بچه در کنار کارهای اتاق بازرگانی تهران و شورای شهر خیلی سخت است اما چون از اول برنامهریزی کرده بودم که فقط در شرایط تمکن مالی فرزندآوری کنم، با یک مقدار برنامهریزی و گرفتن دو پرستار شبانهروزی، الان حس میکنم زیاد هم سختی ندارد»
او در آستانه چهل سالگی علاوه بر داشتن فرزندان قد و نیم قد و همسر، در خانهاش با چهار زن سیساله زندگی میکند، آشپز، کارگر و دو پرستار که محل زندگیشان در باغ خانه دانشور است. پرستار دوقلوها مهماندار هواپیماست. پرستار روژبن لیسانس حقوق دارد، کارگر خانه تا مقطع کارشناسی در رشته امور تربیتی درس خوانده و کسی که برای اهالی این منزل پر سروصدا، خورد و خوراک درست میکند، فوق دیپلم معماری است. این زنان به گفته دانشور بزرگترین مشوقهای او برای فرزندآوری هستند. «آنها به من میگویند، شما که پولش را دارید، بچه بیاورید تا برای بقیه زنها اشتغالزایی شود.»
چهار زن همراه دانشور ماهانه یک میلیون و 200 هزار تومان حقوق میگیرند، البته مشکل اجاره خانه هم ندارند.
مردها همیشه غر میزنند
خانه 500 متری کوچه دنج آنها در نیاوران، حیاط را که با درختهای سربه فلک کشیده و انواع درختچهها و گلهای هرس شده پشت سر میگذاری، همه وسیلههای زندگی و تزئینی، رنگهای شاد و تند دارد. از یخچال گرفته تا کفپوشها و دیوارهای اتاق کودکان. صبح که خانم از خانه میرود، بساط اسباببازی بچهها پهن میشود و تا غروب که او با پوشهها و نامههای شهروندان برگردد، همه چیز برای بودن بچهها در کنار مادر فراهم است. آیلین شیر خشکاش را خورده، خوب خوابیده و منتظر آغوش گرفتن مادر است، روژبن نقاشیهایش را کشیده و با عجله میبرد تا نشان دهد و آرتین و رادین، دوقلوهای موبور و مومشکی، با جدیدترین هواپیماهایشان گوشهای به بقیه نگاه میکنند تا نوبت آنها شود.»
هزینه داشتن چهار تا بچه در ماه تقریبا 3 میلیون تومان میشود و این جدا از هزینه پرستارهاست. بچه داشتن واقعا بیش از هر چیزی به پول خیلی زیادی نیاز دارد. نوزاد دارو میخواهد، شیرخشک می خواهد، داروها الان خیلی گران شدهاند و اگر نتوانی یک کدام را هم تهیه کنی به بچه آسیب میرسد و گاهی ممکن است از بین برود. من فکر میکنم فرزندآوری برنامهریزی میخواهد. مسلما من اگر این قدر پول نداشتم برای داشتن 4 بچه برنامهریزی نمیکردم. الان هم با این شرایطی نگهداری بچهها و کار بسیار زیادم در موسسه خیریهای که دارم و شرکتی که بیشترین درآمدم از آن است، وقتی به خانه برمیگردم، کمی اضطراب دارم. چون به هرحال مردهای ایرانی همیشه غر میزنند. باز هم هر کاری بکنی، یک جا باید غر بزنند، چرا برای بچهها وقت بیشتری نمیگذاری؟ چرا دیرتر آمدی؟ چرا به مسافرت کاری میروی؟
من و روپوشهای رنگی
همسر دانشور رئیس اتحادیه تولید و صادرکنندگان سنگ آهن و تاجر بزرگی است که در شرایط سخت روزهای نخست شورا که هنوز بحثهای سنگین برای انتخاب شهردار حاکم بود، با ماشین او به شورا میرفت. «همسرم خیلی به ماشین علاقه دارد. هم بنز دارد، هم لکسوس و پرادو اما خب من به ماشینهای زمخت و بزرگ علاقه ندارم. جلسههای اول شورا به خاطر شرایطیم و چون محل کارمان نزدیک بود، با او میرفتم و خب صدایش در آمد که من با لکسوس سرکار میروم. خودم یک رنو فلورانس قرمز دارم و ترجیح میدهم ماشینهایم هم مثل لباسهایم رنگ شاد داشته باشند.»
صداقت و تمایل نداشتن به اظهار سادهزیستی در رفتارهای این عضوشورا بسیار دیده میشود. برخلاف اسلافش که همیشه دم از زندگی بسیار ساده میزدند و برای هر رای و نظرداشت در شورا، به باورهای اغراقشده متوسل میشدند. من قبل از شورا در اتاق بازرگانی، سالهاست که فعال و رئیس یکی از 18 کمیسیون اصلی هستم. آنجا همیشه پوشام مانتو بود. من را بسیاری از اعضا قبل از ورود به شورا هم میشناختند. همانطور وارد این نهاد شدم که قبلا بودم. گرچه در روز اول و حتی تا سه چهار جلسه، همچنان نگاه سنگین بقیه را حس میکردم؛ اما الان دیگر همه اعضا و مراجعان شورا به لباسهای رنگیام عادت کردهاند و جالب است که از زمان ورود من، کارمندهای شورا هم بیشتر با لباس روشن حاضر میشوند.
حقوق شورایی
حقوق ماهانه شورای شهر حتی کفاف شیرخشک، لباسها و اسباببازیهای کودکانش را هم نمیدهد.»


پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصیل خود را بدست
میآورد یک روز به شدت دچار تنگدستی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت.
در حالی که گرسنگی سخت به او فشار میاورد، تصمیم گرفت از خانه ای تقاضای
غذا کند. با این حال وقتی دختر جوانی در را به رویش گشود، دستپاچه شد و به
جای غذا یک لیوان آب خواست.
دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه
است. برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و آهسته
گفت: چقدر باید به شما بپردازم؟
دختر جوان گفت: هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می دهیم چیزی دریافت نکنیم.
پسرک در مقابل گفت: از صمیم قلب از شما تشکر می کنم. پسرک که هاروارد کلی نام داشت، پس از ترکخانه نه تنها از نظر جسمی خود را قویتر حس می کرد، بلکه ایمانش به خداوند و انسانهای نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد.
سالها بعد... زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری منتقل شد. دکتر هاروارد کلی برای مشاوره در موردوضعیت این زن فراخوانده شد. وقتی او نام شهری که زن جوان از آنجا آمده بود شنید، برق عجیبی در چشمانش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد، برای نجات زندگی وی بکار گیرد. مبارزه آنها بعد از کشمکش طولانی با بیماری به پیروزی رسید. روز ترخیص بیمار فرا رسید. زن با ترس و لرز صورتحساب را گشود. او اطمینان داشت تا پایان عمر باید برای پرداخت صورتحساب کار کند. نگاهی به صورتحساب انداخت. جمله ای به چشمش خورد: همه مخارج با یک لیوان شیر پرداخته شده است. امضا دکتر هاروارد کلی زن مات و مبهوت مانده بود. به یاد آنروز افتاد. پسرکی برای یک لیوان آب در خانه را به صدا در آورده بود و او در عوض برایش یک لیوان شیر آورد. اشک از چشمان زن سرازیر شد.
فقط توانست بگوید: خدایا شکر... خدایا شکر که عشق تو در قلبها و دستهای انسانها جریان دارد.

برگرد که بر بهارمان میخندند
یک عده به حال زارمان میخندند
انقدر نبودنت به طول انجامید
دارند به انتظارمان میخندند


يكي از اساتيد دانشگاه خاطره جالبي را كه مربوط به سالها پيش بود نقل ميكرد:
"چندين سال قبل براي تحصيل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ايالات متحده شده بودم،
سه چهار ماه از شروع سال تحصيلي گذشته بود كه يك كار گروهي براي دانشجويان تعيين
شد كه در گروه هاي پنج شش نفري با برنامه زماني مشخصي بايد انجام ميشد.
دقيقا يادمه از دختر آمريكايي كه درست توي نيمكت بغليم مينشست و اسمش كاترينا بود پرسيدم كه براي اين كار گروهي تصميمش چيه؟
گفت اول بايد برنامه زماني رو ببينه، ظاهرا برنامه دست يكي از دانشجوها به اسم فيليپ بود.
پرسيدم فيليپ رو ميشناسي؟
كاترينا گفت آره، همون پسري كه موهاي بلوند قشنگي داره و رديف جلو ميشينه!
گفتم نميدونم كيو ميگي!
گفت همون پسر خوش تيپ كه معمولا پيراهن و شلوار روشن شيكي تنش ميكنه!
گفتم نميدونم منظورت كيه؟
گفت همون پسري كه كيف وكفشش هميشه ست هست باهم!
بازم نفهميدم منظورش كي بود!
اونجا بود كه كاترينا تون صداشو يكم پايين آورد و گفت فيليپ ديگه، همون پسر مهربوني
كه روي ويلچير ميشينه...
اين بار دقيقا فهميدم كيو ميگه ولي به طرز غير قابل باوري رفتم تو فكر،
آدم چقدر بايد نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ويژگي هاي منفي و نقص ها چشم
پوشي كنه...
چقدر خوبه مثبت ديدن...
يك لحظه خودمو جاي كاترينا گذاشتم ، اگر از من در مورد فيليپ ميپرسيدن و فيليپو
ميشناختم، چي ميگفتم؟
حتما سريع ميگفتم همون معلوله ديگه!!
وقتي نگاه كاترينا رو با ديد خودم مقايسه كردم خيلي خجالت كشيدم...
شما چي فكر ميكنيد؟
چقد عالي ميشه اگه ويژگي هاي مثبت افراد رو بيشتر ببينيم و بتونيم از نقص هاشون چشم پوشي كنيم"
خانه تكاني باورها
تأثیر حرف دیگران بر ما

سلام بر پرچم و علم
سلام بر شعر محتشم
سلام بر محرم

آقا اصلا دین رو میذاریم کنار
بیا اصلا قرآن رو میذاریم کنار
حجاب یه مساله عقلیه!
هر عقل سالمی میتونه قبول کنه
به یه خانم بگو حاضری شوهرت 99% عشقش مال تو باشه 1% واسه یه زن دیگه؟!
کسی هست بگه حاضرم؟!
پس همونطور که دوس داری شوهرت عشقش مال تو باشه
جوری ازخونه بیرون نرو عشق شوهر مردمو بدزدی!
یه جور لباس نپوش آرایش نکن که 1% عشق یه مردو مال خودت کنی
زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد كند كه علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاكى از آن هویدا باشد!
آقا اصلا دین رو میذاریم کنار
بیا اصلا قرآن رو میذاریم کنار
حجاب یه مساله عقلیه!
هر عقل سالمی میتونه قبول کنه
به یه خانم بگو حاضری شوهرت 99% عشقش مال تو باشه 1% واسه یه زن دیگه؟!
کسی هست بگه حاضرم؟!
پس همونطور که دوس داری شوهرت عشقش مال تو باشه
جوری ازخونه بیرون نرو عشق شوهر مردمو بدزدی!
یه جور لباس نپوش آرایش نکن که 1% عشق یه مردو مال خودت کنی
زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد كند كه علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاكى از آن هویدا باشد!
خبرنگار خارجی:
اگر هواپیمای اسرائیلی وارد خاک ایران شود و بمب خود را بر روی 10شهر شما بریزد با چه میخواهید این هواپیما را منهدم کنید؟؟
سرلشکر جعفری:
مهم نیست هواپیما چند عدد بمب و کجا میریزد ، مهم اینست که موقع برگشت این هواپیما، اسرائیلی وجود نخواهد داشت که در آن فرود بیاید!

مسلم است كه هيچ پادشاهى و سلطان و
اميرى نمى تواند به تنهايى و بدون سپاه و لشكر، كشورش را اداره
كند و احتياج به نيرو دارد؛ هر چه لشكرش بيشتر و مجهزتر باشد
قدرت آن كشور هم افزايش مى يابد. عمده همت يك سلطان ، آماده
كردن لشكر منظم و مرتب است . شيطان هم از اين برنامه بيرون
نيست و احتياجى به نيرو و لشكر دارد. وى با آن ، كار خود را
شروع مى كند. سپاه و نيروى شيطان از چند طايفه تشكيل مى شود: اين رانده شده از دستگاه خدا در تعريف زن ها مى گويد: زنان
محرم اسرار من و در حاجات و مشكلات دنيا فرستاده من اند. آن بد
عاقبت ، بيشتر فتنه و گناه را به وسيله زنان انجام مى دهد،
مردان را به وسيله زنان در دام خود مى گيرد.
1. امام صادق عليه السلام فرمود: لشكر شيطان از تبار او پديد
مى آيد كه همان شياطين هستند.(197)
2. لشكر شيطان : از پيروان او - اعم از فرزندانش و فرزندان آدم
- تشكيل مى شود.(198)
3. از معصيت كاران پيروان او - اعم از معصيت كاران جن و انس -
شكل مى گيرد.(199)
4. كسانى كه شيطان ، آنان را به بت پرستى فرا مى خواند و آنان
در اين دعوت از او پيروى مى كنند.(200)
5. عبارت اند از هم نشينان شياطين ، آنان كه قرآن از ايشان به
عنوان كسانى ياد مى كند كه از گمراهى دست بر نمى دارند، مگر آن
گاه كه موجبات ورود آنها را به آتش دوزخ فراهم آورند.(201)
لشكريان مهم شيطان از دو گروه تشكيل مى شود: يكى زنان - بى
ايمان و هرزه - و ديگرى غضب . در روايتى آمده :
ليس لابليس جند اشد من النساء و الغضب
(202)؛
((حضرت رسول و امام صادق عليه
السلام هر دو فرمودند: - ((لشكرى
سخت تر از از زن ها و غضب ، براى شيطان نيست .))(203)
اما زن ها، خود آن ملعون مى گويد: زن هاى (بى ايمان ) نصف لشكر
من است ، و آنها از براى من تيرى هستند كه به هر جا افكنم خطا
نمى رود. با اين لشكر - زنان بى ايمان و فريبنده - شيطان به
جنگ مردان با ايمان و با تقوا مى رود كه به قول خودش ، آنها
تيرى هستند كه خطا نمى روند.
رواياتى از زبان شيطان ، درباره تعريف از زنان بى ايمان وارد
شده كه : قابل توجه است . ما به بعضى از آنها اشاره مى كنيم :
در ملاقاتى كه حضرت يحيى عليه السلام با ابليس نمود، در ضمن
سخنانى كه آن حضرت با آنان ملعون داشت ، مى پرسد: اى ملعون !
چه چيز بيشتر موجب خوش حالى و روشنى چشم تو مى گردد؟
عرض كرد: زنان (بى ايمان ) كه ايشان تله ها و دام هاى من اند.
وقتى لعنت و نفرين هاى صالحان بر من جمع مى شود، نزد زن ها مى
روم و از ايشان دل خوش مى گردم .
در حديث ديگرى آمده است : ابليس به خدمت حضرت يحيى عليه السلام
عرض كرد: اى يحيى ! هيچ چيز مثل زنان كمر مرا محكم نمى كند و
چشمم را روشن نمى گرداند. ايشان تله ها و دام هاى من اند و
تيرى هستند كه به وسيله آنان خطا نخواهم كرد: پدر و مادرم به
فداى ايشان باد.
سپس افزود: اگر آنان نبودند، من نمى توانستم پست ترين و بى
عرضه ترين مردان را گمراه كنم ! چشم من به ايشان روشن است ، به
واسطه ايشان به مرادم مى رسم ، به سبب آنها مردم دنيا را به
پرتگاه مى برم . مهمترين وسيله اى كه شيطان جهت اغواى آدميان
به كار مى برد، در درجه اول زنان - بى دين و شرور - و پس از آن
پول است . از اين جهت گفته شده : زنان (بى تقوا) زاده شيطان
اند.(204)
لذا حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم به مردم دنيا اخطار
مى كند و مى فرمايد: از دنيا بترسيد و از زنان بپرهيزيد؛ زيرا
شيطان مانند ديده بان لشكر در كمين است و هيچ يك از دام هاى او
براى شكار مردان پرهيز كار مانند زنان ، مورد اطمينان نيست .(205)
او كوشش مى كند كه حتى پيامبران الهى را به وسيله زنان به دست
آورد و نابود كند.
حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: خدا هيچ پيغمبرى
از گذشتگان را مبعوث نگردانيد مگر آن كه شيطان ، اميد داشت كه
او را به دام زنان اندازد و هلاكشان سازد. و فرمود: من آن قدر
كه از زنان مى ترسم از هيچ چيز هراس ندارم .
و نيز فرمود: اى مردم ! از زنان بپرهيزيد. اول فتنه در بنى
اسرائيل به واسطه زنان بود.
مثل فتنه زليخا براى يوسف عليه السلام .
عزيزان را كند كيد زنان
خوار
به كيد زن مبادا كس گرفتار
شيطان در يكى از ديدارهايى كه با حضرت موسى عليه السلام داشت و
به آن حضرت پند مى داد، عرض كرد: اى موسى ! هيچ وقت با زنى كه
بر تو حلال نيست در جاى خلوتى قرار نگير؛ زيرا هر مردى كه با
زن بيگانه در خلوت باشد، من نفر سوم آنها خواهم شد - آن قدر
وسوسه مى كنم - تا آنها را به فتنه اندازم .(206)

